بیمارانی که طرحواره هایشان در این حوزه قرار دارد، محدودیت های درونی آن ها در خصوص احترام مقابل و خویشتن_ داری به اندازه کافی رشد نکرده است. آن ها ممکن است در خصوص احترام به حقوق دیگران، همکاری کردن، متعهد بودن یا دستیابی به اهداف بلند مدت مشکل داشته باشند. علاوه براین، چنین بیمارانی اغلب خود خواه، لوس ، بی مسیولیت یا خود شیفته به نظر می رسند. آن ها معمولا در خانواده هایی بزرگ شده اند که خیلی سهل انگار و بیش از حد مهربان بوده اند . ( گاهی اوقات طرحواره ی استحقاق می تواند شکلی از جبران افراطی طرحواره های دیگر مثل محرومیت هیجانی باشد. معمولا در این قبیل موارد ریشه ی تحولی اولیه ی این طرحواره ، محبت بیش از حد نیست. این بیماران در دوران کودکی، نیازی نداشته اند از قوانینی پیروی کنند که دیگران از آن قوانین تبعیت می کردند. آن ها در دوران کودکی ملاحظه ی دیگران را نمی کرده اند و خویشتن دار نبوده اند. در نتیجه، در بزرگسالی، توانایی مهار تکانه های خود را ندارند و نمی توانند ارضای نیاز های آنی خود را به خاطر دستیابی به منافع آتی به تاخیر بیندازند.
بیمارانی که طرحواره ی استحقاق/بزرگ منشی دارند، خودشان را یک سر و گردن بالاتر از دیگران می دانند و در نتیجه حقوق و امتیازات خاصی برای خودشان قایلند. بیمارانی که این طرحواره را دارند، خود را نسبت به رعایت احترام متقابل که پایه و اساس تعاملات اجتماعی سالم است، موظف نمی دانند. آن ها اغلب اصرار می کنند که می توانند هر کاری را که دلشان بخواهد، بدون توجه به هزینه ای که این کار برای دیگران دارد، انجام دهند . آن ها دوست دارند به قدرت برسند تا بتوانند برتری خود را به رخ دیگران بکشند ( مثل موفق شدن، مشهور شدن و پولدار شدن). این بیماران اغلب بیش از حد پر توقع یا سلطه گرند و در روابط اجتماعی با مشکلات دیگران همدلی نمی کنند .
بیمارانی که طرحواره ی خویشتن_داری/ خود_ انظباطی ناکافی دارند، نمی توانند برای دستیابی به اهدافشان ، خویشتن_ داری نشان دهند و